نوع مقاله: مقاله پژوهشی (تحقیقی)
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم، قشم، ایران
2 استادیار گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم، قشم، ایران
3 استادیار گروه حسابداری و مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس، بندرعباس، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
براساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، هدف اولیه صورتهای مالی، ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقهبندی شده در خصوص وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری جهت یاری نمودن استفادهکنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمهای اقتصادی است (کمیته تدوین استانداردهای حسابرسی، 1388). صورت سود و زیان به سبب اطلاعات مفیدی که درباره میزان سود آوری واحدهای کسب و کار ارائه میدهد برای استفادهکنندگان از اطلاعات مالی حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، این صورت مالی دارای محتوای اطلاعاتی بوده و موجب سهولت تجزیه و تحلیلهای لازم برای اخذ تصمیمات سرمایه گذاری خواهد شد (بختکی، 1386). از اینرو، هرگونه ارائه گمراه کننده درباره عملکرد مالی واحد اقتصادی، میتواند آثار زیانباری برای سرمایهگذاران در پی داشته و آنها را در اخذ تصمیمات اقتصادی مناسب، با مشکل مواجه سازد. اهمیتی که سود حسابداری برای استفادهکنندگان از اطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری توجه خاصی به مبلغ و نحوه تهیه و ارائه آن قائل شود. بنابراین همواره این نگرانی و مشکل وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد مالی شرکتها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی قرار دارند، با اهداف خاصی، مدیریت شده باشد. کیفیت سود مفهومی واضح و مستقیما قابل مشاهده نیست و با توجه تعاریف متعددی که در مورد آن بیان شده است میتوان گفت که اجماعی بر روی تعریف آن وجود ندارد، در کل میتوان گفت برای کیفیت سود، شاخصهای مختلفی مانند پایداری سود، قابلیت پیشبینی سود، هموارسازی سود، مربوط بودن سود،کیفیت اقلام تعهدی، مدیریت سود و غیره در نظر گرفته شده است.
یکی از کارکردهای اصلی گزارشگری مالی و افشای اطلاعات، رفع عدم تقارن اطلاعات و تضاد منافع بین اشخاص درون و برون سازمانی میباشد. شرکتها افشای اطلاعات را از طریق انتشار صورتهای مالی، یادداشتهای توضیحی، گزارش هیات مدیره، و نظایر آن انجام میدهند. به طور کلی افشای اطلاعات را میتوان به دو بخش اساسی تقسیم کرد: افشای اجباری و افشای داوطلبانه. افشای اجباری شامل تمام اطلاعاتی است که طبق قوانین و مقررات باید در اختیار استفاده کنندگان از صورتهای مالی قرار بگیرد. در مقابل، افشای داوطلبانه، افشای فراتر از قوانین و استانداردها میباشد. استانداردهای حسابداری اگر چه حداقل میزان افشاء را تعیین کردهاند ولی برای افشای اضافی اطلاعات محدودیتی قائل نمیشوند (حسنی و بشیر حسینی، 1389). افشای داوطلبانه توسط شرکت، نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و ذینفعان خارجی ایفا میکند، زیرا عدم تقارن اطلاعات ممکن است موجب ارزشگذاری اشتباه شرکت شده و تصحیح ارزشگذاری اشتباه از طریق افشای بیشتر اطلاعات ایجاد نماید (رونن و یاری[1]، 2008). طبق یافتههای فرانسیس و همکاران[2] (2005) سیاست افشای وسیع، سازوکاری است که عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران بیرونی را کاهش میدهد. گلوستن و میلگرام[3] (1985) رابطه بین افشای شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی را در قالب یک مدل ارائه کرده اند. مدل آنها نشان میدهد که عدم تقارن اطلاعاتی به تناسب افزایش سطح افشای شرکتی، کاهش مییابد. ولکر[4] (1995) شواهد تجربی را در این رابطه ارائه کرد. یافته های او نشان میدهد که عدم تقارن اطلاعاتی و نقد شوندگی سهام شرکت در بازار به تناسب افزایش سطح افشا به ترتیب کاهش و افزایش مییابد. لانگ و لاندهلم[5](1996) شواهدی را ارائه کردند که نشان میدهد شرکتهایی که دارای سیاست افشای آگاهی بخش هستند، سودهای پیشبینی شده صحیحتر، پراکندگی کمتردر پیش بینیهای تحلیلگران و نوسانهای کمتری در پیشبینیهای اصلاح شده برخوردار میباشند. اگر پراکندگی کمتر میان پیشبینیهای تحلیلگران معیار معتبری برای تقارن اطلاعاتی باشد، این نتایج حاکی از آن است که سیاست افشای آگاهی بخش از عدم تقارن اطلاعاتی میکاهد.
اغلب از سود برای پیشبینی جریانهای نقد آتی استفاده میشود، زیرا اقلام تعهدی حسابداری، یک جزء کلیدی سود میباشد (گوش و مون[6]، 2010 (اقلام تعهدی را تعدیلات موقتی گویند که شناخت جریانهای نقدی تحقق یافته به علاوه میزان خطای برآورد را به تاخیر میاندازد. هرچه میزان اقلام تعهدی بیشتر شود، تفاوت میان سود تعهدی و جریانهای نقدی نیز بیشتر میشود (ظریف فرد و ناظمی، 1383). تعدادی از محققان از اقلام تعهدی اختیاری جهت استنباط درباره کیفیت سود استفاده کردهاند، آنها، به طور مثال، دیچو و دیچیو (2002)؛ فرانسیس و همکاران (2003)؛ کیفیت سود را به عنوان عمل افزایشی کیفیت اقلام تعهدی تفسیر کردهاند (مونم و فرشادفر[7]، 2007).
با توجه به مطالب مذکور، پژوهش حاضر به دنبال پاسخی برای این سوال میباشد که؛ سطح افشاء چه رابطهای با کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران دارد؟
افشا
اصل افشا یکی از اصول حسابداری است که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد. اصل ایجاب میکند، که کلیه واقعیتهای با اهمیت مربوط به رویدادها و فعالیت های مالی واحد تجاری به شکل مناسب و کامل گزارش شود. بر اساس این اصل، صورتهای مالی اساسی باید حاوی تمامی اطلاعات با اهمیت، مربوط و به موقع باشد و این نوع اطلاعات به گونهای قابل فهم و حتی الامکان کامل ارائه شود تا امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم سازد (عالی ور،1381).
افشا کامل ایجاب میکند که صورتهای مالی به گونه ای طرحریزی و تهیه شوند که تصویری دقیقتر از رویدادهای اقتصادی که برای یک دوره بر واحد اقتصادی اثر گذاشته اند، ارائه شود و نیز در برگیرنده اطلاعاتی باشند که برای یک سرمایهگذاری معمولی مفید واقع شوند و موجب گمراهی خواننده نگردند. به طور آشکارتر اصل افشای کامل بدین معنی است که هیچ اطلاعات مهمی که مورد علاقه و توجه یک سرمایهگذار عادی باشد، نباید حذف یا پنهان گردد (بلکوئی[8]،ترجمه پارسائیان،1381).
در سطح معنایی، کلمه افشا به معنی انتشار اطلاعات است، اما حسابداران اغلب تمایل به استفاده محدود از این واژه به معنای انتشار اطلاعات صرفاً مالی واحد تجاری، در گزارشهای سالانه دارند. تعیین مقدار اطلاعات قابل ارائه بستگی به اهداف گزارشگری مالی و اهمیت اقلام دارد. هدف از گزارشگری مالی ارائه اطلاعاتی برای سرمایهگذاران بالقوه و بستانکاران و سایر استفادهکنندگان است، به نحوی که اطلاعات درتصمیم گیریهای منطقی سرمایهگذاری، اعتباردهی و تصمیم های مشابه مفید واقع شوند (هندریکسون و ون بردا[9]،1992).
سطح افشاء، کیفیت اطلاعات گزارش شدة حسابداری را نشان میدهد که در این پژوهش از امتیاز داده شده برای سطح افشاء شرکتها به وسیله بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است (مشایخی و فرهادی، 1392).
کیفیت سود یکی از واژگان حسابداری بوده که اتفاق نظر کاملی درخصوص تعریف آن وجود ندارد. شیپر و وینسنت (2003)، کیفیت سود میزان نزدیکی سود گزارش شده حسابداری به سود اقتصادی تعریف میکنند، به عبارت دیگر، نزدیکی بیشتر سود حسابداری به سود اقتصادی، بیانگرکیفیت بیشتر سود است. (خواجوی و ناظمی1384).
نظریه کیفیت سود براى اولین بار توسط تحلیلگران مالى و کارگزاران بورس مطرح شد، زیرا آنها احساس مىکردند سود گزارش شده قدرت سود شرکت را آنچنان نشان نمی دهد که در ذهن مجسم مىکنند. آنها دریافتند که تجزیه و تحلیل صورتهاى مالى شرکتها به دلیل نقاط ضعف متعدد در اندازهگیرى اطلاعات حسابدارى کار مشکلى است. سوال اساسى این است که چرا تحلیلگران مالى در ارزیابى خود از سود خالص گزارش شده و یا سود هرسهم شرکت (بدون تعدیل) استفاده نمى کنند و جانب احتیاط را رعایت مى نمایند. پاسخ این است که در تعیین ارزش شرکت نه تنها به کمیت سود، بلکه باید به کیفیت آن نیز توجه شود. منظور از کیفیت سود، زمینه بالقوه رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهاى آتى است. به عبارت دیگر، ارزش یک سهم تنها به سود هر سهم سال جارى شرکت بستگى ندارد بلکه به انتظارات ما از آینده شرکت و قدرت سودآورى سال هاى آتى و ضریب اطمینان نسبت به سودهاى آتى بستگى دارد (جهانخانى، ظریف فرد، 1374).
باروا[10] (2006) در مطالعهی خود معیارهای اندازهگیری کیفیت سود را، با استفاده از ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی مندرج در چارچوب نظری هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی، بررسی کرده است. نتایج حاصل از بررسی اجزای هر یک از ابعاد کیفیت سود نشان داد، شرکتهایی با مربوط بودن و قابلیت اتکای بالای سود در مقایسه با شرکتهایی که مربوط بودن و قابلیت اتکای سود آنها پایین است، ضریب واکنش سود و قدرت توضیحی رگرسیون قیمت – سود بالاتری دارند.
براون و هیلگیست[11] (2007) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت افشا و عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. آنها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که کیفیت افشا به طور معکوس با عدم تقارن اطلاعاتی مرتبط است .همچنین، بین کیفیت افشا و میزان معاملات سهامدارانی که دسترسی به اطلاعات محرمانه دارند، رابطهای معکوس وجود دارد.
گئو[12] (2008) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت افشا، هزینه سرمایه و ثروت سرمایه گذاران پرداختند. آنها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که لزوما رابطه منفی بین افشا و هزینه سرمایه وجود ندارد، به عبارت دیگر جهت مثبت یا منفی رابطه بین افشا و هزینه سرمایه به شرایط حاکم بر محیط اقتصادی بستگی دارد.
کورمیر وهمکاران[13] (2012) در پژوهشی تحت عنوان "اثرات تعدیلی افشای داوطلبانه بر روی رابطه بین کیفیت سود وعدم تقارن اطلاعاتی" این موضوع را بررسی کردند که افشای داوطلبانه مبتنی بر اینترنت با در نظر گرفتن مشخصه های حاکمیت شرکتی، چگونه رابطه بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی را تحت ثاثیر قرار میدهد. تنایج آنها نشان داد که هم کیفیت سود و هم افشای داوطلبانه با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی مرتبط است. علاوه براین آنها به این نتیجه رسیدندکه صرف نظر از کیفیت سود، افشای داوطلبانه (مبتنی بر اینترنت) اثر تعدیلی بر روی رابطه بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی دارد. در نهایت نشان دادند که حاکمیت شرکتی، کیفیت سود و افشای اطلاعات را تحت تاثیر قرار میدهد.
پوروانتی و کورنیآوان[14](2013) در پژوهشی تحت عنوان "اثر مدیریت سود و افشا بر روی عدم تقارن اطلاعات" با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل مسیر[15] به این نتیجه رسیدند که مدیریت سود بر روی عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر ندارد اما افشای اطلاعات اثر منفی و معنی داری بر روی عدم تقارن اطلاعاتی دارد. آنها همچنین نشان دادند که اثر کل مدیریت سود و افشای اطلاعات بر روی عدم تقارن اطلاعات در حدود 78% است.
بلانکو[16] و همکاران (2014)، در پژوهشی به بررسی ارتباط بین افشاء بخشی و کیفیت سود در یک دوره 6 ساله بین سالهای 2002 تا 2006 پرداختند. آنها به این نتیجه رسیدند که بین افشاء بخشی جاری شرکت با سطوح کیفیت سود در دوره های قبل ارتباط مستقیم و مثبت وجود دارد.
بداغی و بزاززاده (1387) در تحقیقی به بررسی رابطه بین مدیریت سود و کیفیت افشا پرداختند. در این تحقیق، کیفیت افشا با استفاده از لیستی متشکل از 235 قلم افشا اجباری (مطابق با استانداردهای حسابداری ایران) و مدیریت سود با استفاده از مدل تعدیل شده جونز بر اساس اقلام تعهدی اختیاری، اندازه گیری شدند و نهایتا برای آزمون فرضیه تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. آزمون فرضیه تحقیق به دو صورت مقطعی برای هر یک از سالهای 1382 تا 1384 و تجمعی سه ساله انجام شده است. نتایج حاصل از آزمونهای به عمل آمده در این تحقیق در بررسی مقطعی سال به سال، تنها برای سال 1384 حاکی از تایید فرضیه و وجود رابطه منفی و معنادار بین کیفیت افشا و مدیریت سود بود. و در مجموع سه سال نیز نشاندهنده عدم وجود رابطه معنادار بود.
مهر آذین و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان شفافیت اطلاعات مالی و محتوای اطلاعاتی سود نشان دادند که در شرکتهای با شفافیت اطلاعاتی کم، سود محتوای اطلاعاتی بیشتری برای بازار دارد. همچنین در شرکتهای با شفافیت زیاد، محتوای اطلاعاتی سود کمتر است. این نتایج موید این است که در شرکتهای شفاف تر، اطلاعات مرتبط با سود پیشاپیش در قیمت سهام لحاظ میشود. از این رو محتوای اطلاعاتی سود دراین شرکتها نسبت به دیگر شرکتها کمتر است.
دستگیر و شهرزادی (1392) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی در توضیح تغییرات بازده اضافی پورتفوی پرداختند. بدین منظور شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391 الی 1382 با استفاده از روش رگرسیون بررسی شدند، شواهد نشان داد میان کیفیت افشا و کیفیت اقلام تعهدی، ارتباط معناداری وجود ندارد و در توضیح تغییرات بازده اضافی پورتفوی مکمل یکدیگر بودند.
مشایخی و فرهادی (1392)، در پژوهشی به بررسی تاثیر اندازه شرکت بر رابطه بین کیفیت افشاء و هزینه حقوق صاحبان سهام پرداختند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر اندازه شرکت در تعدیل رابطه بین کیفیت افشا و هزینه حقوق صاحبان سهام میباشد. در واقع در این تحقیق برخلاف پژوهش های پیشین که اندازه شرکت به صورت یک متغیر کنترلی ظاهر میشد، از متغیر اندازه شرکت به منظور بررسی تعدیل رابطه بین افشا و هزینه حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. دوره زمانی مورد بررسی بین سالهای 1382 تا 1389 میباشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. به طور کلی، نتایج بدست آمده از پژوهش فوق نشان میدهد که رابطه منفی و معنی داری بین کیفیت افشا و هزینه حقوق صاحبان سهام، برای گروه شرکت های بزرگ وجود دارد، اما همچین رابطه ای برای گروه شرکت های کوچکتر از میانگین قابل مشاهده نیست.
مهرانی و پروانی (1393)، در پژوهشی به بررسی کیفیت افشا در شرکتهای خانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش شرکتهای خانوادگی را از دریچة کیفیت افشا طی سالهای 1385 تا1390 ارزیابی کرده است و درنهایت به این سؤال پاسخ میدهد که شرکت های خانوادگی نسبت به شرکتهای غیر خانوادگی دارای کیفیت افشا ی بالاتری هستند یا خیر . در این پژوهش از امتیازهای اختصاص داده شدة بورس اوراق بهادار و اقلام تعهدی اختیاری، برای عملیاتی کردن مفهوم کیفیت افشا استفاده شده است. شرکت های خانوادگی در این پژوهش شرکت هایی هستند که اعضای خانواده از نفوذ شایان توجهی برخوردار باشند . یکی از شرایط وجود نفوذ شایان توجه در شرکت ها، عضویت در هیئت مدیره است . برای عضویت در هیئت مدیره، درصد مالکیت اعضا حداقل برابر با 1 تقسیم بر تعداد کل اعضا به اضافة1 تعیین شده است. یافته ها نشان از برتری نداشتن شرکتهای خانوادگی نسبت به شرکت های غیر خانوادگی از دید کیفیت افشا میدهد. به بیان دیگر، عامل خانوادگی بودن رابطة معناداری با کیفیت افشا ندارد.
- بین سطح افشا و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.
در این مطالعه از آزمونهای اقتصادسنجی برای بررسی و آزمون دادههای آماری و از رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه استفاده شده است.
دادههای این پژوهش از بانکهای اطلاعاتی رسمی بورس اوراق بهادار تهران، تدبیر پرداز و رهآورد نوین استخراج گردیده و برای پردازش دادهها از نرم افزارهای Eviews و Excel بهره برداری شده است.
روش اقلام تعهدی اختیاری فرض میکند مدیران برای مدیریت سود اساساً به اختیارات خود در خصوص اقلام تعهدی حسابداری تکیه میکنند. اقلام تعهدی شامل اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری میباشد، درحالی که امکان تغییر در اقلام تعهدی غیراختیاری به واسطه مقررات سازمانها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند، اقلام تعهدی اختیاری، قابل اعمال نظر توسط مدیریت هستند. بنابراین جزء اختیاری اقلام تعهدی به عنوان شاخصی در جهت کیفیت سود واحدهای تجاری، در مطالعات حسابداری به کار گرفته شده است. در این مطالعه از مدل تعدیل شده جونز (کوتاری و همکاران 2005) استفاده میشود. مدل کوتاری و همکاران (2005) بر اساس تحقیقات حسابداری از توان بیشتری برای تحلیل کیفیت سود برخوردار است، و دارای سه مرحله به شرح زیر میباشد:
در اولین مرحله اقلام تعهدی جاری توسط مدل به شرح زیر برآورد شده است:
CA it / AvAsset it = α0 + α1 (1/AvAsset it) + α2 (ΔSales it / AvAsset it) + α3 ROA it + ε it
در این رابطه، CA معرف مجموع اقلام تعهدی عادی (تفاوت تغییر در داراییهای جاری غیرنقد و تغییر در بدهیهای جاری عملیاتی)، AvAsset it میانگین مجموع کل داراییها (کل داراییها در اول دوره به علاوه کل داراییها در پایان دوره تقسیم بر 2) ΔSales it مجموع تغییرات درآمد (فروش) و ROA it سود خالص تقسیم بر میانگین کل داراییها است.
پس از تخمین پارامترهای مدل شماره (1) از طریق مدلهای سری زمانی و یا مقطعی، اقلام تعهدی غیرجاری (NCA) به شرح زیر برای "دوره برآورد" محاسبه میشوند:
NCA[18] it = α0 + α1 (1/AvAsset it) + α2 (ΔSales it – ΔREC it / AvAsset it) + α3 ROA it
که در رابطه یاد شده، ΔREC معرف تغییر در حسابهای دریافتنی است.
در مرحله آخر، اقلام تعهدی اختیاری (DCA) به شرح زیر محاسبه میشوند:
DCA[19] it = (CA it /AvAsset it) - NCA it
با توجه به اینکه در این تحقیق برای کیفیت سود از اقلام تعهدی اختیاری استفاده میشود، در نتیجه مقدار اقلام تعهدی اختیاری هر چقدر بیشتر باشد کیفیت سود پایین و برعکس.
سطح افشاء، کیفیت اطلاعات گزارش شدة حسابداری را نشان میدهد به منظور عملیاتی کردن این متغیر از امتیازهای اختصاص داده شدة سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. امتیازها نیز براساس به موقع بودن و قابل اتکابودن کیفیت افشا تخصیص یافته است (مهرانی و پروائی، 1393).
برای آزمون فرضیه تحقیق یعنی بررسی رابطه سطح افشاء و کیفیت سود از مدل ( لوبو و ژوو، 2001) به شرح زیر استفاده شده است.
در مدل فوق: EQ کیفیت سود (متغیر وابسته)، DL سطح افشاء (متغیر مستقل)، و SIZE و MB و LEV به ترتیب اندازه شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به عنوان فرصت رشد، اهرم مالی به عنوان متغیرهای کنترلی میباشند.
نتایج حاصل از تحلیل توصیفی دادهها در جدول (1) ارائه شده است.
مهمترین شاخص مرکزی میانگین است که نشان دهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص مناسبی برای نشان دادن مرکزیت داده هاست. برای مثال میانگین متغیر اندازه شرکت برابر با 79/5 میباشد، که نشان میدهد بیشتر داده های مربوط به این متغیر حول این نقطه تمرکز یافته اند. میانه یکی از شاخصهای مرکزی است که وضعیت جامعه را نشان
جدول (1): آمار توصیفی
متغیر آماره |
کیفیت سود |
سطح افشا |
اندازه شرکت |
فرصت های رشد |
اهرم مالی |
EQ |
DL |
SIZE |
MB |
LEV |
|
میانگین |
001/0- |
37/67 |
793/5 |
88/1 |
65/0 |
میانه |
0002/0 |
69 |
796/5 |
80/1 |
63/0 |
بیشینه |
50/3 |
100 |
01/8 |
49/29 |
06/3 |
کمینه |
86/2- |
6 |
31/4 |
3/154- |
09/0 |
انحراف معیار |
001/1 |
56/20 |
62/0 |
88/7 |
28/0 |
آماره جارک-برا |
255/1 |
819/25 |
14/45 |
2183524 |
4/11895 |
احتمال آماره جارک برا |
53/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
مشاهدات |
455 |
455 |
455 |
455 |
455 |
تعداد شرکت ها |
91 |
91 |
91 |
91 |
91 |
قبل از آزمون فرضیات باید نرمال بودن متغیر وابسته مورد آزمون قرار گیرد، توزیع غیرنرمال این متغیر منجر به تخطی از مفروضات این روش برای تخمین پارامترها میشود. لذا لازم است نرمال بودن توزیع متغیر وابسته تحقیق مورد آزمون قرار گیرد. در این مطالعه این موضوع از طریق آماره جارک- برا مورد بررسی قرار میگیرد.
از آنجائیکه احتمال آماره جارک- برا در جدول فوق برای متغیر وابسته (کیفیت سود) بزرگتر از 5% است، در نتیجه توزیع متغیر کیفیت سود نرمال میباشد.
برای بررسی وجود یا عدم وجود هم خطی میان متغیرهای مستقل پژوهش از تحلیل همبستگی استفاده شده است؛ که اینکار با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون انجام میشود. جدول زیر ضرایب همبستگی پیرسون میان متغیرهای مستقل را نشان میدهد:
با توجه به نتایج جدول شماره 2 مشخص که مقادیر ضریب همبستگی خیلی زیاد یا خیلی کم (نزدیک به 1+ و 1-) که نتایج تحلیل رگرسیونی را تحت تأثیر قرار دهد، وجود ندارد، در نتیجه میتوان گفت که تقریباً هم خطی میان متغیرهای مستقل پژوهش وجود ندارد.
در داده های ترکیبی ابتدا به منظور انتخاب بین روش های داده های تابلویی و داده های تلفیقی از"آزمون F لیمر"استفاده میشود. اگر p-value محاسبه شده بیشتر از سطح خطای 5 درصد باشد از داده های تلفیقی Pooled)) و در غیر اینصورت از داده های تابلویی Panel)) استفاده خواهد شد.
جدول (2): ضرایب همبستگی پیرسون متغیرها
|
LD |
SIZE |
MB |
LEV |
|
LD |
Correlation |
00/1 |
|
|
|
Probability |
- |
|
|
|
|
SIZE |
Correlation |
083/0- |
00/1 |
|
|
Probability |
07/0 |
- |
|
|
|
MB |
Correlation |
026/0- |
074/0 |
00/1 |
|
Probability |
57/0 |
11/0 |
- |
|
|
LEV |
Correlation |
253/0- |
163/0- |
099/0- |
00/1 |
Probability |
000/0 |
0004/0 |
03/0 |
- |
جدول (3): نتایج آزمونF لیمر |
||||
|
آماره |
مقدار |
P-Value |
نتیجه آزمون |
فرضیه |
F لیمر |
708/0 |
97/0 |
Pooled |
Chi-square (χ2) |
438/77 |
82/0 |
جدول (3) نتایج آزمون F لیمر فرضیه ها را نشان میدهد.
با توجه به اینکه P-value بدست آمده از آزمون F لیمر بزرگتر از 5 درصد به منظور برآورد فرضیه تحقیق از مدل دادههای تلفیقی استفاده خواهد شد.
فرضیه این پژوهش بیان میدارد:
- بین سطح افشا و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.
همانگونه که نتایج مندرج در جدول فوق نشان میدهد، P-value محاسبه شده برای متغیر سطح افشا کمتر از سطح خطای 5 درصد و ضریب برآورد شده ی آن ها مثبت میباشد. در نتیجه میتوان اظهار داشت که بین سطح افشا و کیفیت سود ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده 63 درصدی که نشان از برازش خوب الگو و قدرت توضیح دهندگی متغیرهای مستقل دارد؛ میتوان گفت که 63 درصد تغییرات متغیر وابسته، توسط متغیرهای مستقل مذکور قابل تبیین است و از آنجائیکه آماره دوربین- واتسون این مدل نزدیک به 2 است (18/2)، میتوان گفت که در این مدل خودهمبستگی مرتبه اول وجود ندارد (تأیید یکی از مفروضات رگرسیون). به علاوه نتایج مندرج در جدول (4) نشان میدهد که p-value آزمونF کوچکتر از 5 درصد است و از آنجائیکه، آماره F اعتبار کلی مدل را نشان میدهد در نتیجه میتوان گفت این مدل با احتمال 95% معنی دار بوده و از اعتبار بالایی برخوردار است.
یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری های اقتصادی، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است، به بیانی دیگر میتوان گفت که هسته اصلی تصمیمات اقتصادی، اطلاعات است. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی
جدول (4): نتایج آزمون فرضیه پژوهش
متغیر |
ضریب برآورد شده |
خطای استاندارد |
آمارهt |
P-value |
|
عرض از مبدا |
916/2 |
3/0 |
519/8 |
000/0 |
|
سطح افشا |
2/0 |
02/0 |
397/7 |
01/0 |
|
فرصت های رشد |
024/0 |
008/0 |
772/2 |
005/0 |
|
اهرم مالی |
192/4- |
4/0 |
308/9- |
000/0 |
|
اندازه شرکت |
261/0 |
06/0 |
890/3 |
0001/0 |
|
ضریب تعیین 71/0 |
ضریب تعیین تعدیل شده 63/0 |
||||
آماره دوربین واتسون18/2 |
آمارهF 959/2 |
احتمال آمارهF 000/0 |
|||
واحد سبب شود. بنابراین، قبل از اینکه خود اطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد، این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد. زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش مییابد، ارزش ذاتی آن با ارزشی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای آن قائل میشوند متفاوت خواهد بود. در نتیجه، ارزش واقعی سهام شرکت ها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت و این موضوع منجر به عدم تخصیص بهینه منابع و ناکارآمدی بازار سرمایه میگردد.
طبق نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه پژوهش بین سطح افشا و کیفیت سود رابطه مثبت معنادار وجود دارد. ویژگی مربوط بودن اطلاعات در امر تصمیمگیری فعالان بازار سرمایه تأثیر بسزایی دارد. تصمیمگیری درست برای سرمایهگذاری در سطح بنگاههای اقتصادی و تخصیص بهینه منابع کمیاب در جامعه، مستلزم وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه است استفادهکنندگان از گزارشهای مالی، اطلاعاتی میخواهند که بر تصمیمات اقتصادی آنها در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده و تأئید یا تصحیح ارزیابیهای گذشته مؤثر و مربوط باشد این افراد در فرآیند اتخاذ تصمیم به صورتهای مالی و اطلاعات همراه آنها اتکا میکنند بسیاری از این اطلاعات مورد نیاز، طبق قوانین و استانداردها بایستی در گزارشها وجود داشته باشد و شرکتها ملزم به ارائه این اطلاعات میباشند.
افشاء اطلاعات درست و صحیح از سوی شرکتها منجر به آگاهی از وضعیت شرکتها به نحو مطلوب میشود شفافیت در اطلاعات مالی از یک سو به سهامداران خرد اطمینان میدهد که همواره اطلاعات قابل اتکا در مورد ارزش شرکت دریافت خواهند کرد و سهامداران عمده و مدیران در پی تضییع حقوق آنها نیستند و همچنین به سرمایه گذاران و بستانکاران در جستجوی فرصتهای سرمایه گذاری یاری میرساند و به این ترتیب سرمایه به کاراترین شرکتها روانه میشود و تأمین مالی از طریق سرمایه گذاری صحیح انجام میشود و از سوی دیگر مدیران را برای تلاش در جهت افزایش ارزش شرکت به جای پیگیری منافع شخصی کوتاهمدت ترغیب میکند.
با شفاف و با کیفیت بودن اطلاعات مالی و آگاهی اعتباردهندگان از آن به حد مطلوب به نفع واحد تجاری نیز بر میگردد یعنی هرچقدر کیفیت اطلاعات مالی بیشتر شود هزینه بدهی متناسب با آن، به میزان واقعی خود نزدیکتر خواهد شد و همچنین با توجه به اینکه هدف اطلاعات حسابداری کمک به ارزیابی کیفیت وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری میباشد، با این حال این ارزیابی طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی میبایست برحسب ارقام پولی و به صورت کمی انجام شود، بنابراین کیفیت بالای این ارقام پولی موجب بهبود هرچه بیشتر تصمیمگیریهای اقتصادی میشود. به بیان دیگر شفافیت اطلاعات مالی کیفیت تصمیمات سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین مزایای بالقوه شفافیت بیشتر میتواند شامل هزینه سرمایه کمتر باشد.
[1] Ronen, J., and Yaari, V.
[2] Francis J, Khurana I, Pereira R.
[3] Glosten L, Milgram P.
[4] Welker M.
[5] Lang M, Lundholm R.
[6] Ghosh & Moon
[7] Monem & Farshadfar
[8] Belkoei
[9] Hendriksen and Ven Berda
[10] Braua
[11] Brown and Hillegeist
[12] Gao
[13] Cormier and et al.
[14] Meilani Purwanti, Aceng Kurniawan
[15] Path Analysis
[16] Blanco
[17] Earnings Quality
[18] Non Current Accrual
[19] Discretionary
[20] Disclosure level